امسال (سال 1386)در روز پنج شنبه دوم اسفند خسوف کاملی از ساروس 133 در کشورمان قابل مشاهده است. هرچند ماه گرفتگی نیمسایه ساعتی قبل آغاز گردیده اما بدلیل عدم حساسیت کافی چشم انسان، قادر بدیدن تغییر نورانیت ماه نیستیم ،اما زمان آغاز ماه گرفتگی بصورت جزیی ساعت 5:13 بامداد پنج شنبه 2 اسفند خواهد بود.خسوف ساعت 6:31 این صبحگاه کامل خواهد شد وتا ساعت 7:21 ادامه خواهد داشت. ساعت 8:39 تاریخ مذکور، ماه از سایه زمین خارج خواهد شد. مشاهده این رویداد درمناطق غربی کشورمان ازشرایط مناسبتری برخوردار است. لازم به ذکر آنکه رصد خسوف با چشم غیر مسلح نیز امکان پذیر بوده و برای چشمان انسان نیزخطری ندارد. سیاره کیوان حلقه بر گردن 8/2 درجه بالاتر از ماه هنگام این خسوف قرار دارد. گرفت کامل حدود 50 دقیقه به طول می انجامد. در اقیانوس اطلس جنوبی قلب الاسد در زمان خسوف پشت ماه پنهان شده و اختفا روی خواهد داد که از ایران قابل مشاهده نیست.
نیمی از ساکنان کره خاکی که ماه را در آسمان خود دارند ،شاهد پدیده خسوف هستندو از این نظر پر بیننده ترین واقعه نجومی محسوب می شود.بخشهای شرقی قاره آفریقا،شمال شرق اروپا،بخش اعظم امریکا ،کانادا ، قطب شمال و امریکای جنوبی از جمله مناطقی هستند که این پدیده را بطور کامل مشاهده می کنند.در عوض قاره استرالیا،کره،ژاپن،فیلیپین،اندونزی،مالزی، بخشهای زیادی از روسیه و اساساً شرق آسیا این واقعه را مشاهده نمی کنند. ایران چین ،هند و بسیاری از کشورهای آسیای میانه ، نیز بخشهایی از این ماه گرفتگی را شاهد هستند.مناطق شرق کشورمان در مرحله گرفت جزیی با طلوع خورشید روبرو خواهند شد و تهران و مناطق مرکزی کشور در آستانه کامل شدن این گرفت با روشنی هوا و نهایتاً طلوع خورشید ،این فرصت را از دست می دهند ضمن آنکه ماه نیز بصورت گرفته غروب می کند. طلوع خورشید در تهران ساعت 6:48 می باشد .
در زمان گرفت کامل امسال رنگ ماه به قرمز مسی نزدیک است و دلیل آن درصد گرفت کامل در این خسوف می باشد. علت رنگ سرخ ماه در هنگام خسوف کامل، عبور نور خورشید از جو زمین و شکست نور بدرون مخروط سایه است که در این رویداد بر اساس خاصیت ویژه ای،نور قرمز عبور و در مخروط سایه زمین حضور دارد.
این عکسی است که هوا فضای ویجر از زمین گرفته است. عکسی که زمین را در فضای بیکران نشان می دهد. کارل ساگان فضانورد آمریکایی کتابی با همین عنوان نوشته است. در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
دوباره به این نقطه نگاه کنید. همین جاست. خانه اینجاست.ما اینجاییم. تمام کسانی که دوستشان دارید تمام کسانی که می شناسید٬ تمام کسانی که تابحال چیزی در موردشان شنیده اید٬ تمام کسانی که وجود داشته اند٬ زندگی شان را در اینجا سپری کرده اند. برآیند تمام خوشی ها و رنج های ما در همین نقطه جمع شده است. هزاران مذهب٬ ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بوده اند٬ تمامی شکارچیان و صیادان٬ تمامی قهرمانان و بزدلان٬ تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن٬ تمامی پادشاهان و رعایا٬ تمامی زوج های جوان عاشق تمامی پدران و مادران٬ کودکان امیدوارمخترعان و مکتشفان٬ تمامی معلمان اخلاق٬ تمامی سیاستمداران فاسد٬ تمامی «ابرستاره ها»٬ تمامی رهبران کبیر٬ تمامی قدیسان و گناهکاران در تاریخِ گونه ما٬ آنجا زیسته اند٬ در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است. زمین ذره ای خرد در مقابل عظمت جهان است. به رودهای خون که توسط امپراطوران و ژنرال ها بر زمین جاری شده٬ البته با عظمت و فاتحانه٬ بیاندیشید. این خونریزان٬ اربابان لحظاتی از قسمت کوچکی از این نقطه بوده اند. به بی رحمی های بی پایانی که ساکنان گوشه ای از این نقطه٬ توسط ساکنان گوشه دیگر (که از این فاصله نمیتوان آنها را از هم بازشناخت) متحمل شده اند بیاندیشید٬ چقدر اینان به کشتن یکریگر مشتاقند٬چقدر با حرارت از یکدیگر متنفرند. تمامی شکوه و جلال ما٬ تمامی حس خود مهم بینی بی پایان ما٬ توهم اینکه ما دارای موقعیتی ممتاز در پهنه گیتی هستیم٬ به واسطه این عکس به چالش کشیده می شود. سیاره ما لکه ای گم شده در تاریکی کهکشانهاست. در این تیرگی و عظمت بی پایان٬ هیچ نشانه ای از اینکه کمکی از جایی میرسد تا ما را از شر خودمان در امان نگاه دارد٬ دیده نمیشود.
زمین تنها جای شناخته شده است که قابلیت زیست دارد. هیچ جایی نیست٬ حداقل در آینده نزدیک که گونه بشر بتواند به آنجا مهاجرت کند. مشاهدات٬ بله٬ استقرار٬ هنوز نه. خوشتان بیاید یا نه٬ زمین تنها جایی است که می توانیم روی پای مان بایستیم. گفته شده که فضانوردی تجربه ای است شخصیت ساز که فرد را فروتن می سازد. شاید هیچ تصویری بهتر از این٬ غرور ابلهانه و نابخردانه نوع بشر را در دنیای کوچکش به نمایش نگذارد. برای من٬ این تصویر تاکیدی است بر مسئولیت ما در جهت برخورد مهربانانه تر ما با یکدیگر٬ و سعی در گرامی داشتن و حفظ کردن این نقطه آبی کمرنگ٬ تنها خانه ای که تاکنون شناخته ایم.
هنگامی که صحبت سن و سال شما میشود، احتمالا در محاسبه ان دچار اشتباه نمیشوید. اما وقتی حسابکردن سن کره زمین مطرح باشد، کار بسیار سختتر میشود. پیش از آنکه روش تاریخگذاری رادیوسنجی به وجود آید، تعیین سن کره زمین تنها در حیطه حدس و گمان قرار میگرفت. تا همین یک قرن پیش بسیاری عمر آن را تنها چند هزار سال میدانستند و لرد کلوین فیزیکدان در اواخر قرن نوزدهم عمر عمر زمین را 100 میلیون سال تخمین زد. ماری کوری در سال 1898 پدیده رادیواکتیویته را کشف کرد، که در آن اتمهای ناپایدار انرژی خود را از دست میدهند، یا به عبارت دیگر با پرتوتابی به شکل ذرات یا امواج الکترومغناطیسی متلاشی میشوند. ارنست راترفورد فیزیکدان در سال 1904 نشان داد که چگونه پدیده تلاشی اتمی می تواند به عنوان ساعتی برای تاریخگذاری سنگهای قدیمی به کار رود. در همان هنگام آرتور هولمز(1890 – 1964) که در حال اخذ درجه زمینشناسی از کالج امپریال علوم در لندن بود، تکنیکی را به وجود آورد که با استفاده از روش سنجش نسبت اورانیوم - سرب در سنگها، آنها را تاریخگذاری میکرد. هولمز با به کار بردن این تکنیک بر روی قدیمیترین سنگها پیشنهاد کرد که عمر کره زمین دست کم 1.6 میلیارد سال است. هولمز در گزارش یافتههایش که در سال 1913 در نشریه Nature منتشر شد، در مورد پذیرش نه چندان مشتاقانه یافتههایش نوشت: "زمین شناسی که تا ده سال پیش ا ز کوتاهی زمان در اختیار برای تحول قشر کره زمین ناراضی بود، اکنون با زمان بسیار طولانی که با آن مواجه است، حتی بیشتر ناراضی است." عمر کره زمین از آن زمان برای دهها سال همچنان موضوعی مورد بحث باقی ماند. از آن هنگام به بعد چندین تجدیدنظر در این برآورد عمر زمین به عمل آمده است. در دهه 1920 عمر کره زمین به 3 میلیارد سال رسانده شد، که حتی از تخمینهای ان موقع از عمر کل جهان یعنی حدود 1.8 میلیارد سال هم طولانیتر بود! بهترین تخمین عمر زمین بر اساس تاریخگذاری رادیوسنجی قطعات به دست آمده از شهابسنگ آهنی "دره دیابلو" است. دانشمندان بر اساس این قطعات محاسبه کردهاند که فراوانی نسبی عناصری را محاسبه کردهاند که در نتیجه تلاش اورانیوم در طول میلیاردها سال تشکیل شدهاند. بالاخره در دهه 1960 بود که عمر جهان نهایتا مورد تجدیدنظر قرار گرفت و با فاصله زیادی در فراسوی عمر کره زمین قرار گرفت که در آخر به سن واقعیاش یعنی 4.56 میلیارد سال رسیده بود. و جهت مزید اطلاع اکنون عقیده بر این است که جهان13.7 میلیارد سال پیش به وجود آمده است. |
این دو تا فانوس دریایی زیبایی رو که میبینید در حقیقت کودکان خورشید هستند که قبل از طلوع خورشید در حال خودنمایی میباشند.
این دو جرم بهشتی چیزی نیستند به جز ناهید و برجیس که دومین و روشنترین جرم آسمانی پس از ماه در آسمان شب هستند. در این عکس این دو دارای دو درجه جدایی هستند (این عکس در روز 30 ژانویه سال جاری گرفته شده است). این دو سیاره در سحرگاه اول فوریه به هم نزدیک تر شده بودند و نزدیک به نیم درجه اختلاف داشتند.
این عکس توسط بابک تفرشی در سواحل میانکاله دریای خزر گرفته شده است و یک بار دیگر ذوق هنری این منجم خوب کشورمان را به تصویر میکشد که یک واقعه نجومی زیبا را با محیط زیستی زیبا در آمیخته است.
البته زیبایی این واقعه هنوز تموم نشده و افرادی که هنوز موفق به مشاهده این صحنه نشده اند میتونن با تحمل مقدار کمی سختی تو همین یکی دو روز هم یه صحنه زیباتر رو تجربه کنن ولی یه شرط داره و اونم اینه که سعی کنید یه مقدار سحر خیز باشید چون زمانی که این دو تا سیاره شروع به فاصله گرفتن از همدیگه میکنن کم کم هلال ماه هم بهشون اضافه میشه و باز هم یک صحنه رویایی ایجاد میشه که اگه شما هم بخواین شما هم میتونین مثل آقای تفرشی عکسهای زیبایی از این صحنه بگیرین.
البته یادتون باشه که این منظره رو فقط قبل از طلوع خورشید میشه دید پس ساعت 12 شب برای دیدن این صحنه به خودتون زحمت ندین...
اگربرای خیام، ماه «آیینه زمان» بود و برای حافظ یادآور روز قیامت و «کشته خویش»، اگر سرخپوستهای قبیله سیوکس، ماه را خواهر خود میدانستند...
اگر در ژاپن قهرمانان قصهها از ماه به زمین میآمدند، اگر لیبو- شاعر بزرگ چین- به این دلیل شاعر خوبی بود که بیشتر از هر کسی درباره ماه شعر گفته بود، اگر دانته یکی از طبقات بهشتش را در ماه توصیف میکرد، اگر یوهان کپلر و ویلیام بلیک و لورکا و ژولورن همگی آرزوی سفر به کره ماه را داشتند، اگر و... اگر تا دیروز ماه ماهیتی اسطورهای و افسانهای داشت و منبع الهام هنر برای بشر بود، حالا دیگر ماه هیچکدام از اینها نیست؛ حالا ماه یک وسیله اقتصادی و کسب درآمد است. بشر امروز، مثل نیاکاناش رمانتیک نیست؛ اهل حساب و کتاب است و دو دو تا چهار تا. او هر چیزی را میخرد و میفروشد؛ حتی منبع الهام پدراناش را. باور نمیکنید؟ این گزارش را بخوانید و ببینید که تا به حال 2میلیون نفر زمین ماه را خریدهاند. حواستان هست؟ 2میلیون نفر. وقتی نیروانا روی ملودی و آهنگ تنظیمشده دیوید بووی، یکی از ماندگارترین ترانههای راک قرن بیستم را میخواند، هنوز یک افسانه بود. «مردی که جهان را فروخت» را عــرض میکنیم؛ همــان T he man who sold the world. شاید آن زمان کسی باور نمیکرد جز زمینهای خاکی سیارهای که رویش زندگی میکنیم، نقطه دیگری از جهان عظیم پیرامونمان قابل خرید و فروش باشد. اما کمتر از یک دهه بعد، جناب دنیس هوپ آمریکایی، لااقل بهطور موقتی روی این تصور خط بطلان کشید. چطوری؟ با راهاندازی آژانس مجازی معاملات زمینهای کره ماه! باور بفرمایید قضیه شوخی نیست. آقای هوپ با این ابتکار تابهحال میلیونها دلار به جیب زده است. به نظر او آدم منصفی میرسد و زمینهای معلق قمر خوشگل کره زمین را ارزان قیمت گذاشته است؛ آنقدر که اگر شما از گرانی زمین و خانه روی کره خودتان خسته شدهاید و امیدی هم به وامهای 18میلیونی خرید مسکن و وامهای 36میلیونی ساخت مسکن و خانههای 99ساله و امثالهم ندارید، خیلی راحت میتوانید دست به جیب شوید و حدود 4هزار مترمربع (معادل یک «آکر ») زمین کره ماه را با 20 دلار از حضرت هوپ بخرید و سند بهنام دریافت کنید؛ یعنی متری حدود 5 تا تکتومانی. مناسب است، نه؟ فکر نمیکنیم کویر لوت را هم به این قیمت بتوانید بخرید! صاحب ندارد، پس مال ماست معاهده کذا حق مالکیت و سلطه حقوقی بر مکانهای فضایی را برای هیچ کشور و حکومتی مجاز نمیداند. حالا آقای هوپ مدعی است که ما کشور یا حکومت نیستیم؛ ما اشخاص حقیقی هستیم. به همین سادگی! خودش میگوید: «در حقیقت اینها سرزمینهایی بدون صاحب هستند. کاری که من میکنم دقیقا همان کاری است که نیاکانمان در قرون گذشته انجام میدادند. مگر وقتی از اروپا سفر میکردند و قاره یا سرزمینی جدید مییافتند، آن را به دیگران نمیفروختند؟». لابد میپرسید نحوه انتخاب این زمینها توسط خریدار یا فروشنده به چه صورت است؟ قطعا نباید خیلی پیچیده باشد چون ملت اطلاع دقیقی از وضعیت جغرافیایی و دمایی ماه ندارند و عواملی مثل آب و هوای مطبوع، دسترسی به دریاها و رودخانهها، نزدیکی به جنگل و بیشهزار و طبیعت سرسبز و دلپذیر و فرح بخش و اینطور چیزها هم در کره ماه محلی از اعراب ندارد. بنابراین کافی است که آقای هوپ مثل زبلخان چشمانش را ببندد و دستش را روی نقشه ماه دراز کند تا انگشتش به هر کجا خورد ، همان جا را فیالمجلس به نام خریدارش سند منگوله دار ششدانگ بزند (باور کنید این حرفها حقیقت دارد!). البته هوپ واقعا آدم متواضعی است؛ «قبول دارم. این کار خیلی علمی نیست و بیشتر به یک سرگرمی جذاب شبیه است». این سرگرمی جذاب تا به حال بیش از 9 میلیون دلار به جیب هوپ سرازیر کرده! همه سادهلوحهای عالم بوش البته برای تصاحب و بهرهبرداری از ماه برنامههای دیگری هم دارد؛ او 4 سال پیش از آمریکاییها خواسته که باید تا سال 2017 به ماه بروند و تلاش کنند تا امکان زندگی درازمدت در آنجا برای انسانها را فراهم آورند. دکتر جان کانلی- از مهندسین ناسا- در این باره میگوید: «ما اکنون از یک اقامت 3روزه در ماه حرف نمیزنیم؛ ما میخواهیم یاد بگیریم چطور میشود آنجا زندگی کرد». البته ایشان درمورد اینکه کی میشود خط اتوبوس، مترو یا لااقل مونوریل بین زمین و ماه را برقرار کرد، حرفی نزده است. مریخ را هم میفروشیم این سایت امکان خرید اینترنتی از هرجا و هر کشوری را هم به شما میدهد و تازه درصورت انصراف شما بعد از خرید، تا 60 روز بعد پولتان را هم برمیگرداند. جالب اینجاست که هوپ و شرکا، قرار است از ابتدای سال 2008، زمینهای مریخ، زهره و زحل را هم بفروشند. قیمت پایه برای هر آکر از زمین مریخ هم 14 دلار درنظر گرفته شده. ماه را جدی بگیریم 9 ماه بعد از آن، پیک قیمتی مسکن در ایالات متحده بود. بانک UBS حدس میزند با توجه به اینکه قیمت زمین در کره ماه در سال 2007 نزدیک به 40 درصد افزایش داشته و از 16 دلار به 5/22 دلار رسیده، احتمالا در آغازین ماههای سال 2008 قیمت خرید و اجاره مسکن در ایالات متحده زیاد شود. بنابراین اگر تا به حال فکر مـیکــردید مــاه فقط روی جزر و مد دریاها اثر میگذارد، سخت در اشتباه بودهاید! بهنظر میرسد ماه دیگر صرفا یک همسایه آسمانی که میشود رویش تحقیق کرد نیست. چینیهای گران او هر آکر از زمین ماه را 298یوآن (معادل 37 دلار آمریکا) میفروشد که حدودا 5/1برابر قیمت فروش همتای آمریکاییاش است. آمار فروش در چین اما اصلا کمتر از آمریکا نیست؛ طبق ادعای لیجی، هر روز به طور متوسط 12 نفر، 18 آکر از ماه را میخرند. ماه در پاچه قیمت فروش او یک دلار برای هر آکر از ماه بود. آخرش هم مک آردل با یکی از همین خریداران ماه ازدواج کرد و به خواست او، این کار را گذاشت کنار. اما سود فروش ماه به همین جا محدود نشد؛ سال گذشته مک آردل کتاب خاطراتاش را منتشر کرد. کتاب «من ماه را فروختم» جزء پرفروشهای آمریکا شد و خلاصه حالا مکآردل از برکت ماه، زندگی ماهی دارد. قانون چه میگوید؟ طبق نظر بیشتر حقوقدانها، با وجود اینکه حق مالکیت اختصاصی افراد بر کره ماه صریحا ممنوع نشده و با وجود اینکه به زعم بعضیها «توافقنامه ماه» از نظر مالکیت خصوصی چالش برانگیز است، هیچ فرد حقیقیای حق مالکیت بر ماه یا سایر اجرام آسمانی را ندارد. در واقع مانع اصلی برای تحقق این مالکیت این است که هیچ قانونی در این مورد نداریم و به طریق اولی مالکیتی هم نمیتواند به وجود بیاید یا تعریف شود. توافقنامه ماه میگوید: «اکتشاف و بهرهبرداری از کره ماه تنها به قصد منفعترسانی به تمامی کشورهای جهان و با موافقت دستهجمعی و عمومی آنها امکانپذیر است». با این حال نباید فراموش کرد که این توافقنامه را تنها 6 کشور امضا کردهاند و غولهای بزرگ فضانوردی دنیا مثل روسیه و آمریکا و چین وقعی به آن ننهادهاند. سال 2004، «هیات مدیره انستیتو بینالمللی قوانین فضایی» با صدور بیانیهای، نسبت به ازدیاد روزافزون تمایل عمومی برای خرید زمین در ماه، ابراز دلسوزی و تاسف کرد و آن را افزایش امکان گمراهی مردم دانست. در این بیانیه آمده بود: «برای فروشندگان ماه کافی نیست تا به استناد قوانین ملی یا سکوت حکومتها، کار خود را برحق بدانند. آنها از پیداکردن عنوانی قانونی برای کاری که میکنند عاجزند». در خیلی از کشورها قوانینی وجود دارد که به افراد اجازه نمیدهد به راحتی ادعای مالکیت خصوصی هر سرزمین تازهیافتهای را داشته باشند. طبق این قوانین، اگر شما زمین جدیدی را پیدا کنید که تا پیش از آن پای دیارالبشری به آن نرسیده باشد، باید نیت خود از اشغال آنجا را هم بیان و اثبات کنید تا این حق به شما داده شود. مسئلهای که -لااقل هنوز- در مورد ماه و اجرام آسمانی عملی نیست. (واقعا اگر از کسی بپرسند برای چه میخواهی روی ماه زمین داشته باشی، چه جواب قانعکنندهای در چنته دارد؟) با درنظرگرفتن همه اینها، به نظر میرسد که اسناد و قبالههایی که به عنوان حق مالکیت ماه به فروش میرسند، تنها ارزش سمبلیک دارند. تعبیر شاعرانه روزنامه واشنگتنپست از این پدیده، جالبتوجه است: «مردم میخواهند پولشان را برای یک رؤیای دستنیافتنی خرج کنند؛ رؤیایی که ارزش واقعیاش را فقط شبها-وقتی مالکیناش به آسمان مینگرند و به آیندهای بهتر فکر میکنند- نشان میدهد. شاید به همین خاطر است که «سفارت ماه» توسط کسی راه اندازی شد که امید(Hope) نام دارد.» |
به نام او
مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد "یونسکو" مبنی بر معرفی سال ۲۰۰۹ به عنوان سال نجوم را تصویب کرد.
یونسکو، سازمان علمی آموزشی ملل متحد در دسامبر ۲۰۰۵ پیشنهاد معرفی سال ۲۰۰۹ به عنوان سال "نجوم" را مطرح کرد که اکنون پس از گذشت دو سال این پیشنهاد در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد.
در حقیقت علت انتخاب سال ۲۰۰۹ به عنوان سال نجوم، سال ۱۶۰۹ میلادی است. ۱۶۰۹ مهمترین سال در تاریخ نجوم دنیا است، به طوری که در این سال گالیه اولین تلسکوپ تاریخ را به طرف آسمان گرفت و توانست دهانه ها و حفره های موجود در سطح ماه، مراحل رویت زهره، قمرهای مشتری و ذرات گرد و غبار کهکشان راه شیری را نشان دهد.
به همین منظور قرار است پس از گذشت ۴۰۰ سال از این رویداد تاریخی، علم نجوم که منجر به تغییر تاریخ فرهنگ جوامع انسانی شد جشن گرفته شود.
یونسکو مراسم این سال را با همکاری اتحادیه بین المللی نجوم و رصدخانه جنوبی اروپا (ESO) برگزار می کند.
تاکنون ۹۹ کشور و ۱۴ سازمان بین المللی فعال در ارتباطات و آموزش علمی، توافقنامه برگزاری مراسم سال جهانی نجوم را به امضا رسانده اند.
هدف اصلی IYA۲۰۰۹ (سال بین المللی نجوم ۲۰۰۹) کمک به مردم تمام دنیا برای کشف دوباره جایگاه و نقش خود در هستی است.
برخی از اقدامات و مراسم پیش بینی در این سال به شرح زیر است:
"۱۰۰ ساعت نجوم" یک پروژه جهانی است که نتایج بزرگترین رصدهای نجوم را به منظور نزدیکی بیشتر مردم دنیا با رصدهای تلسکوپی در وب ارائه می کند.
The Galileoscope)گالیه اسکوپ) امکان ساخت یک تلسکوپ کوچک را برای کسانی که می خواهند اولین رصد خود را در آسمان انجام دهند، پیش بینی می کند.
Cosmic Diary )دفتر خاطرات کیهانی) امکان راه اندازی یک وبلاگ را فراهم می کند که در آن ستاره شناسان حرفه ای زندگی روزانه کاری خود را به صورت متن و تصویر در آن نقل می کنند.
The Portal to the Universe) پرتالی به سوی هستی) یک پرتال اینترنتی است که منابع نجوم را روی شبکه در دسترس قرار می دهد. این منابع چندرسانه ای بر پایه نجوم شامل تصاویر، فیلم و اخبار می شوند.
"او یک ستاره شناس زن است" (She is an Astronomer@success.com) که به بررسی فعالیتهای ستاره شناسان زن می پردازد. در حقیقت از هر ۴ ستاره شناس یک نفر زن است.
▪ Dark Sky Awareness )شناخت آسمان تاریک): هدف از اجرای این پروژه محافظت آسمان ستاره ای از آلودگی است▪ Astronomy and World Heritage )نجوم و میراث دنیا): یونسکو و اتحادیه بین المللی نجوم به منظور شناسایی و ارزیابی اماکن و ساختارهای مرتبط با تاریخ نجوم این پروژه را اجرا می کنند.
▪ Galileo Teacher Training Programme )برنامه آموزشی گالیه برای تربیت معلم): در این برنامه کارگاههای آنلاینی به منظور تربیت معلمان نجوم برگزار می شود. همچنین این برنامه امکان خرید تلسکوپهای نوری و رادیویی، دستکاری تصاویر دیجیتالی و استفاده از نرم افزارهای نجوم را برای معلمان نجوم فراهم می کند.
▪ Universe Awareness )شناخت هستی): این پروژه بین المللی با هدف نزدیکی بیشتر کودکان به زیباییهای هستی از طریق بازیهای رایانه ای، آهنگ، آزمایشات دستی و پویانمایی اجرا می شود.
The Universe from the Earth )هستی از طرف زمین) نمایشگاه زیباترین تصاویر نجوم است که با تلسکوپهای فضایی و زمینی گرفته شده اند.
▪ Developing Astronomy Globally )توسعه جهانی نجوم) پروژه ای است که یک سری از اقدامات را در کشورهایی که در آنها تحقیقات ستاره شناسی هنوز توسعه زیادی نیافته است، اجرا می کند.
منم پیشاپیش این سال و نام گذاری این سال به نام نجوم را از طرف خودم و اعضای گل و دوست داشتنی دنباله دار به تمام دوستداران آسمان شب تبریک عرض می کنم
به نام او
گروهی از دانشمندان آمریکایی با بررسی یک ستاره کوچک در فاصله ۳۵ سال نوری از صورت فلکی حارس الشمال کشف کردند که این ستاره سرد و کوچک دارای یک فعالیت مغناطیسی بسیار شدید است.
براساس مدلهای ستاره ای کنونی، ستاره های کوچک نسبت به ستاره های بزرگ ساختار و فعالیت ساده تری دارند و میدان مغناطیسی این ستاره ها به جای اینکه شبیه به میدان مغناطیسی ستاره ای مثل خورشید باشد، بیشتر شبیه به میدان زمین است.
اما اکنون ستاره شناسان "دانشگاه پرینستون" یک ستاره کوچک با شناسه TVLM۵۱۳-۴۶۵۴۶ را کشف کرده اند که از نوع طیفی M بوده و در فاصله ۳۵ سال نوری از صورت فلکی " حارس الشمال" واقع شده است.
جرم این ستاره ۱۰ درصد کمتر از جرم خورشید است و این ستاره شناسان موفق شدند با کمک تلسکوپ اشعه ایکس چاندرا، تلکسوپ فضایی سوئیفت، تلسکوپ طیف مرئی "جیمینی" و آنتنهای "تلسکوپ بسیار عریض" به نتایج جالبی در خصوص ویژگیهای این ستاره کوچک دست یابند.
براساس گزارش ساینس دیلی، نتایج این تحقیقات که قرار است در شماره ماه فوریه ۲۰۰۸ مجله Astrophysical Journal منتشر شود، نشان می دهد که این جرم آسمانی بسیار کوچک برخلاف تصور از یک میدان مغناطیسی بسیار قوی برخوردار است.
بررسی تشعشات این ستاره در طول موجهای رادیویی نشان داد که در تنظیم انتشار عمیق این تشعشات، لامپهای انرژی در مدت چند دقیقه روشن می شوند که نتایج این پدیده به منزله اتصال دوباره مغناطیسی در تاج ستاره ای است.
همچنین این لامپها با تشعشات اشعه ایکس نیز همراه می شوند. این مسئله تائید می کند که میدان مغناطیسی این ستاره بسیار شدیدتر از مدلهای رایج فعلی است.
سلام
حتما میدونید که دنباله دار تا همین دو سه هفته پیش یه وبلاگ خصوصی بود و من میخواستم که به تنهایی اونو جلو ببرم اما دیدم که اینجوری نمیشه حتی به جایی رسیدم که تصمیم گرفتم تعطیلش کنم و درشو گل بگیرم با خودم فکر کردم که اگه بشه یه وبلاگ گروهی در مورد عشق نجومی خودمون داشته باشیم عالی میشه. که البته فقط به همین موضوع بپردازه.
تو همین حال و هوا بودم که دوست خوب و جدیدم روح الله عنایتی تقریبا یه همچین پیشنهادی بهم داد و منم با خودم گفتم موقعیت بهتر از این نمیشه و تا تنور داغه باید دست به کار بشم.
خلاصه گروه ما کم کم شکل گرفت و خانم عارفه خوشبخت هم لطف کردن و به گروه ما اضافه شدن و یکی دو روز پیش هم یکی از بچه های مستعد نجومی گروه ما رو قبول کردن و وارد گروه شدن که ایشون هم آقای سهیل عیوضخانی هستند.
و در نهایت این شد که ما گروه کوچیک نجومی خودمونو بستیم و سعی میکنیم که از تمامی توانایی های خودمون برای بهتر شدن محیط دنباله دار استفاده کنیم.
امیدوارم که کار ما و پشتیبانی شما از ما همواره دنباله دار باشه...
به نام او
سلام بر دوستان آسمونی
بدون مقدمه بگم:برای تحقیق درس معارف موضوع نجوم در قرآن را انتخاب کردم.خلاصه کارمو شروع کردم،به یه چیزایی رسیدم که دهنم مونده باز،که قرآن چه چیزهایی گفته در مورد علم ستاره شناسی،که من نمیخوام لو بدم تا بعد از امتحان و تحویل تحقیق به استاد.
سرتونو درد نیارم
یه چیزایی پیدا کردم که نمیشه رو کاغذ نوشت،البته خیلی دوست داشتم تو تحقیقم جای بگیرن،آخه فایل صوتی هستن
حالا اول مطلبشو میگم بعد فایل دانلود (حالشو ببرید)
سوره طارق:آیات ۱ تا ۳
{سوگند به آسمان و کوبنده ی شب!و تو نمی دانی کوبنده ی شب چیست.همان ستاره ی ثاقب است.}
در عربی "ثقب" به معنای چاله و "ثاقب" به معنای چیزی است که چاله را ایجاد می کند.
نسبیت عام پیش بینی می کند که سیاه چاله ها از ستاره های نوترونی بوجود می آیند. ستاره های نوترونی اکثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس ها) رصد می شوند.
امواج دریافتی از این ستاره ها طوری به نظر می رسد که کسی به جایی می کوبد! (ستاره ی کوبنده).
باور نمی کنید؟
قرآن در آسمان ستاره ای کوبنده را معرفی می کند که ثاقب است.(چاله ایجاد می کند)
کلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شک نمی گذارد!
تبارک الله احسن الخالقین